چند روزیست که خبری مبنی بر ابتلای تعداد زیادی از اهالی روستای چنار محمودی شهرستان لردگان در فضای مجازی دستبهدست میشود و سبب نگرانی تعداد زیادی از مردم شده است.
خبر ابتلای تعداد زیادی از اهالی این روستا به ایدز از طریق سرنگ آلوده بسیاری را در بهت فرو برد. هرچند خبر، به شکلی که منتشر شده است ازنظر کارشناسان حوزهی سلامت قطعا غیر واقعیست، اما عدم آشنایی قاطبهی مخاطبان خبر و حتی برخی رسانهها از چیستی و چگونگی این بیماری سبب پذیرش آن و دامن زدن به نگرانیها شده است.
آنچه بسیاری از هموطنان ما از ویروس HIV و بیماری ایدز میدانند محدود به باورهایی عمدتا غلط است که از مجاری غیررسمی و دهان بهدهان بهگوش آنها رسیده است. قصور حاکمیت در آموزش جامعه و اطلاعرسانی پیرامون این بیماری و انکار انتقال این ویروس ازطریق جنسی بهعنوان شایعترین روش انتقال، قطعا مهمترین علت این ناآگاهی وسیع در جامعهی ماست.
قصد من از این نوشته مروری سریع برویروس HIV و بیماری ایدز و بررسی صحت و سقم خبر منتشر شده برپایهی شواهد علمیست.
بیماری ایدز و بهطبع آن ویروس HIV یا ویروس نقص ایمنی انسانی اولین بار در سال ۱۹۸۱ در آمریکا شناسایی شد. منشا اصلی آن مناطقی در آفریقای مرکزیست و گمان میرود این ویروس از اوایل قرن بیستم در این نواحی وجود داشتهاست و از اواسط این قرن بهواسطهی دسترسی آسانتر ساکنین این نواحی به امکانات حمل نقل در سایر نقاط پخش شده است و نهایتا در اواخر قرن بیستم چنان در سراسر جهان گسترش یافت که اپیدمی آن در کنار اپیدمی آنفولانزا در اوایل قرن بیستم و اپیدمی طاعون در قرن چهاردهم در ردیف مرگبارترین همهگیریهای تاریخ قرار گرفت.
یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه داشت این است که عفونت HIV و ایدز یکسان نیستند. ایدز یا سندرم نقص ایمنی اکتسابی مرحله پایانی عفونت با HIV است و امروزه با داروهای بسیار مؤثر ضدویروس درصد بسیار کمی از افرادی که به HIV آلوده میشوند نهایتا به ایدز مبتلا میشوند.
یکی مهمترین نکاتی که در برنامههای آموزشی HIV باید برآن تاکید شود، راههای انتقال این ویروس است. ویروس HIV از سه راه منتقل میشود: رابطهی جنسی، تماس با خون آلوده و انتقال از طریق مادر به فرزند در زمان زایمان. بنابراین هیچگونه نگرانی از بابت انتقال این ویروس از طریق تماس پوستی، روابط روزمره یا همسفرهگی با فرد آلوده وجود ندارد. متاسفانه سیستم بهداشت و درمان کشور حتی از انتقال چنین مفاهیم سادهای عاجز بوده است، بهطوری که گفته میشود پس انتشار شایعه ابتلای تعداد زیادی از اهالی روستای چنار محمودی به HIV عملا محصولات کشاورزی ساکنان این روستا از ترس انتقال ویروس بدون خریدار مانده است.
در اکثر نقاط دنیا رابطهی جنسی واژینال مسؤول ٪۸۰-۷۰ موارد انتقال عفونت HIV است. انتقال از مادر به فرزند و یا مواد مخدر تزریقی نیز هر کدام مسؤول ٪۱۰-۵ موارد ابتلا به این عفونت هستند. هرچند در آمریکا و اروپای غربی و مرکزی رابطهی جنسی مرد با مرد شایعترین راه انتقال عفونت HIV میباشد.
مسألهای که در تمامی روشهای انتقال HIV وچود دارد این است که هرچه تعداد ویروس در ناقل بیشتر باشد، احتمال ابتلای گیرنده بیشتر خواهد بود. میزان ویروس در بدن مبتلایان در فاز حاد و اوایل ابتلای به ویروس بیشتر از هر زمانی است، بنابراین احتمال انتقال ویروس در دو ماه ابتدای آلودگی بسیار بالاتر است. باید توجه داشت که در این زمان اکثر مبتلایان از بیماری خود اطلاعی ندارند بنابراین با ادامه رفتارهای پرخطر افراد بیشتری را در معرض آلودگی قرار میدهند. مطالعات نشان دادهاند در صورتی که هیچ بیماری مقاربتی دیگری وجود نداشته باشد، مردان در دو ماه اول آلودگیشان به ویروس HIV میتوانند ٪۲۴-۷ شرکای جنسی زن خود را به ویروس آلوده نمایند.
عوامل دیگری که میزان انتقال عفونت را افزایش میدهند وجود سایر بیماریهای مقاربتی، تعدد شرکای جنسی و رابطهی جنسی همزمان با استفاده از مواد مخدر است. بعضی مطالعات نشان دادهاند وجود سایر بیماریهای مقاربتی ممکن است خطر انتقال ویروس HIV را تا ۴ برابر افزایش دهد.
میزان انتقال ویروس HIV براساس نوع رابطهی جنسی و بهشرط عدم وجود همزمان سایر بیماریهای مقاربتی به شکل زیر است:
- دریافت کننده سکس معقدی (مفعول*): یک مورد انتقال بهازای هر ۷۲ بار عمل جنسی
- انجام دهندهی سکس معقدی (فاعل*): یک مورد انتقال بهازای هر ۹۰۰ بار عمل جنسی
- دریافت کنندهی سکس واژینال (مفعول): یک مورد انتقال بهازای هر ۱۲۵۰ بار عمل جنسی
- انجام دهندهی سکس واژینال (فاعل): یک مورد انتقال بهازای هر ۲۵۰۰ بار عمل جنسی
- سکس دهانی (هر دو طرف): صفر تا چهار مورد بهازای هر ۱۰۰۰۰ بار عمل جنسی
* از نظر من استفاده از لغات مفعول و فاعل برای اشاره به طرفین رابطهی جنسی اخلاقی نیست، اما متاسفانه با توجه به رواج این اصطلاحات در زبان فارسی و عدم یافتن معادل مناسب مجبور به استفاده از آنها شدم.
بعضی مطالعات عنوان میکنند که در صورت وجود بیماری مقاربتی همراه با زخم در واژن، یک مورد از هر سه مورد دریافت کننده سکس احتمالا به عفونت مبتلا خواهند شد. نکته دیگر اینکه با توجه به اینکه رابطهی جنسی معمولا بهدفعات انجام میشود میزان ابتلای شرکای جنسی فرد آلوده بیشتر خواهد شد.
میزان انتقال ویروس براساس نوع تماس با خون آلوده نیز به شکل زیر است:
- انتقال خون: نه مورد ابتلا به ازای هر ۱۰ مورد تزریق خون آلوده (تزریق ۱ واحد خون)
- استفاده از سرنگ مشترک: یک مورد بهازای هر ۱۵۰ بار استفاده
- فرو رفتن سوزن آلوده در پوست: یک مورد بهازای هر ۴۳۵ مورد
- تماس خون با سطوح مخاطی (مثلا پاشیده شدن خون به چشم): یک مورد از هر ۱۰۰۰ مورد
- گاز گرفته شدن توسط فرد مبتلا: ۱ مورد از هر ۲۵۰۰۰ مورد
نگاهی به این آمار نشان میدهد که شایعات مطرح شده مبنی بر ابتلای بیش از ۲۰۰ نفر در یک روستا به ویروس HIV از طریق سرنگ آلودهی مشترک مطلقا نمیتواند صحیح باشد. جمعیت روستای چنار محمودی براساس سرشماری سال ۱۳۸۵ معادل ۱۳۲۹ نفر بوده است. حتی برفرض صحت استفاده از سرنگ مشترک آلوده با توجه به نرخ انتقال عفونت از این طریق حداکثر تعداد افراد آلوده باید کمتر از ۹ نفر باشد.
مسأله مهمی که باعث گسترش چنین شایعات بیاساسی میشود، عدم اطلاعرسانی شفاف از طریق مراجع ذیصلاح و امنیتی کردن فضای ارائهی اطلاعات از طرفی و بیاعتمادی جامعه نسبت به سیستم اطلاعرسانی فشل موجود از سوی دیگر است. در تماسهایی که در جریان نگارش این مطلب با مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بهعنوان متولی بهداشت و درمان شهرستان لردگان و روستای چنار محمودی داشتم، متوجه شدم که متاسفانه بهعلت فشارهای امنیتی، این افراد قادر به ارائه اطلاعاتی بیش از آنچه در اطلاعیهها و مصاحبههای مدیران دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد و وزارت بهداشت آمده نیستند.
در بیانیهی معاونت بهداشت وزارت بهداشت تعداد مبتلایان چهار نفر عنوان شده است. در این بیانیه آمده است پس از مطرح شدن احتمال ابتلای این چهار نفر به ویروس HIV، تست غربالگری جهت ساکنان این روستا انجام شده و نهایتا مشخص شده که فقط همین چهار نفر به ویروس آلودگی دارند. از آنجا که موضوع حریم شخصی بیماران بسیار حیاتی است منطقا و اخلاقا نمیتوان از وزارت بهداشت خواست که مشخصات افراد آلوده را جهت اطمینان بخشیدن به جامعه اعلام نماید، مگر اینکه افراد آلودهای که مدعی غلط بودن آمار منتشر شده هستند، خود بهصورت داوطلبانه نتایج آزمایشات خود را منتشر نمایند.
هرچند با بررسی اتفاقات مشابه در برخی دیگر از نقاط کشور و همچنین نکاتی که وزیر بهداشت در نامهی خود به وزیر دادگستری مطرح کرده است، سناریوی محتمل آلودگی تعدادی از ساکنان ازطریق جنسی و انتقال آن به سایرین از طریق تماسهای مکرر جنسی و یا مادر به فرزند میباشد. نکته مهم دیگر این است که یکی از مواردی که احتمال انتقال ویروس HIV از طریق جنسی را افزایش میدهد زمینهی ژنتیکی مشترک میباشد. با توجه به اینکه اغلب افراد در روستاها نسبت فامیلی و در نتیجه زمینهی ژنتیکی مشترک دارند میتوان انتظار داشت احتمال ابتلا از طریق جنسی در چنین جمعیتهایی بیشتر باشد.
در این میان نقش حکومت جمهوری اسلامی و وزارت بهداشت در بهوجود آمدن چنین بحرانی غیر قابل انکار است. حتی قدمهای کوچکی که گهگاه از سوی وزارت بهداشت برداشته شده نیز با فشار و جریانات تندروی مذهبی با شکست روبرو شده است. گذشته از کوتاهی در آموزش پیرامون عفونت HIV که منجر به باورپذیری چنین شایعاتی در میان مردم شده است، نحوه انجام تستهای غربالگری و مدیریت بحران پس از آن نیز افتضاحی کامل است. سازمان بهداشت جهانی تاکید دارد که هر نوع آزمایش مربوط به عفونت HIV باید بهصورت داوطلبانه و با اطلاع کامل فرد انجام شود، لذا در صورتی که مطالب عنوان شده مبنی بر انجام آزمایش غربالگری بهاسم انجام آزمایش قند خون صحت داشته باشد این اقدام برخلاف نص صریح مقررات سازمان بهداشت جهانی و اخلاق پزشکی است.